Monday, April 25, 2005

كمي بعد

مي داني
صبحگاهان همواره با نغمه اي جديد در درونت
به جريان مي پيوندد
مي گويد :
اگر در توانت نباشد كه كسي را شاد كني ، او را آزرده مساز
مي گويد :
هيچگاه در اوج خشم كسي را براي هميشه ترك مكن
بلكه در آرامش به او فكر كن
مي گويد :
خداوند راهي برايت در نظر گرفته كه اگر آنرا دنبال كني
و اگر در پستي هاي آن هراس به خود راه ندهي
و بر بلنديهايش مغرور مشوي
او را خواهي يافت
و در درخشش درونت
استوار خواهي شد

4 comments:

Anonymous said...

salam midoni shayad dar negahi dar laghzeshi peydash koni va age be on lahzeye ghashang residi bazam talash kon ham baraye zajre bishtar va akhar eshghe bishtaro bishtar ......

Anonymous said...

سلام ...خوبی؟ نوشته ی بسیار زیبایی بود بخصوص این قسمتش که فته بود هرگز در اوج خشم کسی را برای همیشه ترک مکن خیلی روم تاثیر گذاشت جمله ی خیلی زیبایی بود که می شه هر روز دربارش فکر کرد ... راستی از این به بعدم هر وقت آپیدی خبر بده ..اگرچه نمی تونم کامنتای قشنگ بذارم اما حداقل می توم چیزای زیادی یاد بگیرم ... شاد باشی ...

Anonymous said...

man vaghan az khondanesh lezat bordam , yek ehsase khoby be man mide in neveshte.kheily kheily khob bood omidvaram hamishe mosbat bemooni va dar hame lahazate zendegit movafagh bashy.

Anonymous said...

salam yaa sheikh, booye sharab midahi... kharboze dar dahan makon!!! va mara niz tahte taasir gharar dadi... movazebe sham balance bash ke basi zood gheytoon mishavad !!!