Tuesday, February 28, 2006

استوار



فرشته ای را دیدم
پایهایش بر زمین و دستانش بر فراز ابرها
به غایت ایستاده بود
مرا پرسید : ایستادگی را آموخته ای
گفتمش : بازگو تا بدانم
گفت : به روح ایستاده باش ، نه آنکه بر قامت.
...
قدمهایش
یکی پس از دیگری
سنگهای جاده خاکستری رنگ زندگی را می پیمود
و اندیشه هایش
لحظه به لحظه ، گسترده تر می گشتند
تا آنگاه که بر خود نگریست
و خویش را دانه قاصدکی یافت
بر فراز دشتی آبی رنگ
و قلبش پر بود از امید
امید به نسیمی دل انگیز
که وی را به زمینی نیکو هدایت نماید

No comments: