Saturday, September 02, 2006

زمزمه ای در قلب

گوش کن
نسیمی دل انگیز بر پهنه دشت زندگی ، وزیدن گرفته است
اکنون می توانی آنرا بر روی گونه هایت احساس کنی
دستهایت را بگشا
سبزه های دشت را لمس نما
شاداب و تازه
عاشقانه با نسیم نغمه می خوانند
نغمه ای از عشق ، از شوق ، از آن یگانه روح تسلی بخش
از زیبایی نجات ، از بزرگی گذشت
از آن یگانه محبوب نیکو
...
خداوند من ، رنگهایش بهاری است
سبز ، آبی و عشق
درختهای باغش همیشه شادابند
زیرا در نوازش دست او قرار دارند
تا به ابد

3 comments:

Anonymous said...

و تا می تونیم از محبت بگیم
به نظر من کسی که زندگی ش بر اساس عشق و محبت باشی بی نیازه البته آگاهی رو هم نباید فراموش کنیم


http://im.blogfa.com

Anonymous said...

سلام شادمهر
خوندم و لذت بردم
توصیه م اینکه که از کلماتی که زنگ و بوی مذهبی دارن کمتر استفاده کن و از طریق کلمه های دیگه پیام تو منتقل کن تا آدم های متعصب هم بتونن پیامتو دریافت کنن

Anonymous said...

سلام شادمهر عزیز .. شعرهای ساده ولی لطیفت رو خوندم. عکسهای قشنگ و رویاییت رو دیدم . وبلاگت رو پر از معنویت و آرامش دیدم دوست من .. شعرها از خودته ؟ می خوام بیشتر به وبلاگت سر بزنم .. مهربونی کن و هر وقت آپدیت کردی خبرم کن .. دلشاد باشی