با تو سخن می گویم
با تو که گهگاه در اندوه به جهت دوری از خداوند
در تنهایی خویش فرو می روی
غمگین مباش
او که ما را آفرید ، ما را یاریگر باشد
زیرا که دستان خداوند به اندازه تمامی ایام عمر ما گشوده است
تا به سوی او برگشته و در آغوش وی قرار گیریم
با تو که گهگاه در اندوه به جهت دوری از خداوند
در تنهایی خویش فرو می روی
غمگین مباش
او که ما را آفرید ، ما را یاریگر باشد
زیرا که دستان خداوند به اندازه تمامی ایام عمر ما گشوده است
تا به سوی او برگشته و در آغوش وی قرار گیریم
زین جهت این لحظه را در شادمانی طی کن
و بسوی او بازگرد
زیرا شوق وی افزون تر از شوق توست
5 comments:
سلام شادمهر عزیز
دستهایی که خداوند در آنجا جاریست
در فراسوی افق در راهند و زمان معجزه ای بی مثل است... مشکل اینجاست که ما کم صبریم
اکثر مطالبت رو خوندم ...حال کردم
آدم وقتی متنهای تو رو می خونه احساس تنهایی از درون و وجودش کم وکمتر می شه
و آنان که دل در راه حقیقت می سپارند می دانند که عشق بالاترین حقیقت زندگیست
شاد زی افزون
سلام دوست گرامی. من حقيقتا از وبلاگ زيبا و پرمحتوای شما لذت بردم. انشاءالله هميشه موفق و سلامت و پاينده باشيد.
در پناه نور و عشق الهی
ارادتمند شما
داريوش تصديقی
شادمهر عزیز سلام من یه سال و نیمه که با وبلاگ شما آشنا هستم
راستش دو بار هم برات کامنت گذاشتم
اما نمیدونم اشتباه از من بود یا نه ؟؟ در هر هال مثل اینکه ثبت نشده
خیلی از دیدن وب شما خوشحالم
خیلی هم حرف دارم واسه گفتن پس منتظر کامنت های بعدی من باش
خیلی خوشحال ترم چون بلاخره کامنتم ثبت شد
سلام دوست عزیز
جلال بر نام خداوند یکتا
باعث افتخار است که این وبلاگ را قابل می دانید.
موفق و شاد باشید.
Post a Comment