درخـشـش درون
آنچه از چشمانم مخفی بود
Saturday, February 03, 2007
نسیم زندگی
صبح بود
نظر افکندم
شاخه درختی را دیدم
برگی خشک بر آن آویزان بود
و در نسیم
به حرکت در می آمد
خشک ، سرد و بی روح
...
چشمان را بستم
دوباره گشودم
...
در امتداد شاخه
جوانه ای را دیدم
سبز و پر امید
Newer Posts
Older Posts
Home
Subscribe to:
Posts (Atom)